معاملات فیوچرز در نگاه اول ممکن است پیچیده به نظر برسد، چرا که اغلب با توضیحاتی شبیه مسائل پیچیده ریاضی معرفی میشود. اما در واقع، مفهوم آن بسیار ساده است:
در معاملات فیوچرز، شما «دارایی» را معامله نمیکنید، بلکه انتظارات قیمتی را معامله میکنید.
در بازار ارزهای دیجیتال، قراردادهای فیوچرز به معاملهگران اجازه میدهند بدون در اختیار داشتن بیتکوین، اتریوم یا سایر توکنها، بر جهت حرکت قیمت آنها معامله کنند. بهجای خرید یک دارایی و انتظار برای افزایش قیمت، معاملهگر فیوچرز بر روی جهت حرکت قیمت شرط میبندد. اگر پیشبینی درست باشد، سود حاصل میشود؛ و اگر اشتباه باشد، بازار معمولاً بخشنده نخواهد بود.
سال جاری بهروشنی نشان داد که یک تغییر ساختاری مهم رخ داده است:
بازارهای مشتقات دیگر دنبالهرو بازارهای اسپات نیستند، بلکه آنها را هدایت میکنند. امروزه اهرمها، لیکوئید شدنها و شوکهای کلان اقتصادی نقش بسیار پررنگتری نسبت به خرید و فروش ساده در تعیین جهت قیمتها دارند.
بررسی قراردادهای فیوچرز
قرارداد فیوچرز توافقی است برای خرید یا فروش یک دارایی با قیمتی مشخص، یا در زمانی معین در آینده و یا بهصورت مستمر. اهمیت این موضوع در این است که مالکیت مستقیم داراییهای دیجیتال مستلزم نگهداری کلیدهای خصوصی و پذیرش ریسکهای امنیتی است؛ در حالی که معاملات فیوچرز این مسئولیت را حذف کرده و در عین حال، امکان بهرهبرداری از نوسانات قیمتی را حفظ میکند.
در بازار رمزارزها، بیشتر قراردادهای فیوچرز از نوع قراردادهای پرپچوال هستند؛ یعنی تاریخ انقضا ندارند.
در این معاملات، شما بیتکوین (BTC) یا اتریوم (ETH) را جابهجا نمیکنید، بلکه قراردادی را معامله میکنید که قیمت آن دارایی را دنبال میکند. به همین دلیل است که بازارهای فیوچرز معمولاً سریعتر، پرنوسانتر و تهاجمیتر از بازارهای اسپات حرکت میکنند، زیرا محرک آنها پوزیشنها، اهرمها و احساسات معاملهگران است.
چرا معاملهگران از معاملات فیوچرز استفاده میکنند؟
سه دلیل اصلی برای استفاده از معاملات فیوچرز وجود دارد:
سفتهبازی
معاملهگران از فیوچرز برای کسب سود از حرکت قیمت در هر دو جهت استفاده میکنند. برخلاف معاملات اسپات، در فیوچرز میتوان از کاهش قیمتها نیز به همان اندازه افزایش قیمتها سود گرفت.
پوشش ریسک (هج کردن)
سرمایهگذاران بلندمدت از فیوچرز برای محافظت در برابر ریسک کاهش قیمت استفاده میکنند. برای مثال، اگر فردی بیتکوین در اختیار دارد اما انتظار افت کوتاهمدت بازار را دارد، میتواند با گرفتن یک پوزیشن شورت در بازار فیوچرز، زیان احتمالی را جبران کند. این روش حتی برای استخراجکنندگان نیز کاربرد دارد تا درآمد آنها هزینههای عملیاتی را پوشش دهد.
کارایی سرمایه
معاملات فیوچرز به معاملهگران اجازه میدهد با سرمایه کمتر، پوزیشنهای بزرگتری را کنترل کنند. این ویژگی، اگرچه جذاب است، اما همانقدر هم ریسکزا خواهد بود؛ موضوعی که ما را به بحث اهرم میرساند.
اهرم، مارجین و جزئیات مهم
اهرم همان عاملی است که معاملات فیوچرز را هم جذاب و هم خطرناک میکند. اهرم به معاملهگر اجازه میدهد با مقدار کمی وثیقه که مارجین نام دارد، یک پوزیشن بزرگ را کنترل کند.
برای مثال، با اهرم 10x، واریز $1 امکان باز کردن پوزیشنی به ارزش $10 را فراهم میکند.
مزیت آن روشن است: حرکت 10% قیمت به نفع شما میتواند مارجین را دو برابر کند.
اما روی دیگر سکه نیز کاملاً شفاف است: حرکت 10% قیمت در خلاف جهت، میتواند کل مارجین را از بین ببرد.
این از بین رفتن اجباری سرمایه لیکوئید شدن نام دارد؛ فرآیندی خودکار که برای محافظت از صرافی طراحی شده است، نه معاملهگر. زمانی که موجودی حساب به کمتر از مارجین نگهداری برسد، سیستم پوزیشن را با قیمت بازار میبندد.
ریسک بزرگتر زمانی ایجاد میشود که آبشار لیکوئید شدنها رخ دهد. لیکوئید شدن پوزیشنهای بزرگ اهرمدار باعث فروش اجباری و افت بیشتر قیمت میشود؛
این افت میتواند لیکوئید شدنهای بیشتری را فعال کرده و یک واکنش زنجیرهای ایجاد کند. رویدادهای اواخر سال 2025 نشان دادند که این فرآیند چگونه میتواند در عرض چند ساعت بخش عظیمی از قراردادهای باز بازار را از بین ببرد.
برای محدود کردن این ریسک، بسیاری از معاملهگران حرفهای از مارجین ایزوله استفاده میکنند؛ در این حالت، مقدار مشخصی از سرمایه به یک پوزیشن اختصاص داده میشود تا یک ضرر واحد کل حساب را تحت تأثیر قرار ندهد.
زمانی که ضررها به میزان قابلتوجهی از مارجین فراتر رود، پوزیشن معاملاتی لیکوئید میشود و صرافی بهطور خودکار آن را میبندد تا مانع از افزایش ضرر شود.
در عمل، معاملات فیوچرز بیش از آنکه هنر پیشبینی قیمت باشند، تمرینی در مدیریت اهرم، مارجین و ریسک محسوب میشوند. به همین دلیل، انضباط در این بازار پاداش دارد؛ بازار به میزان اعتماد شما بیاعتناست.
مقایسهی لانگ و شورت: انتخاب جهت معامله
در معاملات فیوچرز، شما همواره یک جهت را انتخاب میکنید:
-
لانگ: انتظار افزایش قیمت
-
شورت: انتظار کاهش قیمت
قابلیت گرفتن پوزیشن شورت یکی از تفاوتهای اصلی فیوچرز با اسپات است. در بازار فیوچرز، پوزیشنهای شورت بسیار رایج هستند و اغلب هنگام خروج شتابزده معاملهگران از پوزیشنهای زیانده، موجب حرکات شدید قیمتی میشوند.
بررسی تامین سرمایه و دلایل اهمیت آن
قراردادهای فیوچرز سنتی به هنگام سررسید خود منقضی میشوند و تسویه آنها به یکی از دو شیوه انجام میشود. در حالت تسویه فیزیکی، دارایی پایه در زمان انقضا تحویل داده میشود؛ این موضوع قرارداد را مستقیماً به دارایی واقعی مرتبط میکند اما ریسکهای اجرایی و عملیاتی را نیز به همراه دارد.
در حالت تسویه نقدی، رمزارزها جابهجا نمیشوند و تنها اختلاف قیمت پرداخت میشود، معمولاً به شکل ارز فیات یا استیبلکوین.
این سؤال اساسی مطرح میشود: اگر قرارداد هیچگاه منقضی نشود، چه چیزی موجب همراستایی قیمت آن با قیمت لحظهای بیتکوین خواهد شد؟
پاسخ نرخ تأمین سرمایه است. نرخ تأمین سرمایه کارمزد صرافی نیست، بلکه پرداختی است که مستقیماً بین معاملهگران (معمولاً هر 8 ساعت یکبار) جابهجا میشود تا قیمت قرارداد پرپچوال به قیمت اسپات نزدیک بماند.
هنگامی که نرخ تأمین سرمایه مثبت است، قرارداد پرپچوال بالاتر از قیمت بازار اسپات معامله میشود. در این حالت، معاملهگران با پوزیشن لانگ، به دارندگان پوزیشن شورت پرداخت میکنند. این موضوع باعث میشود پوزیشنهای لانگ گرانتر شوند، تمایل به خرید کاهش یابد و قیمت به سطح اسپات نزدیک شود.
وقتی نرخ تأمین سرمایه منفی باشد، قیمت قرارداد پرپچوال پایینتر از اسپات است و دارندگان شورت به دارندگان لانگ پرداخت میکنند. این وضعیت فشار روی پوزیشنهای شورت را کاهش داده و خرید را تشویق میکند و قیمت را بالا میبرد.
در مورد سرمایههای بزرگ، نرخهای بالای تأمین سرمایه به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا استراتژی خرید و نگهداری همراه با شورت کردن قرارداد پرپچوال را اجرا کنند. آنها بیتکوین را در بازار اسپات خریداری و در قرارداد پرپچوال شورت میکنند. حرکات قیمتی یکدیگر را متعادل میسازند و صندوق در عین حال از پرداختهای تأمین سرمایه سود دریافت میکند.
نرخهای بالای تأمین سرمایه اغلب نشاندهنده تراکم معاملات هستند؛ هنگامی که اکثریت معاملهگران یک جهت را دنبال میکنند، بازار تمایل دارد به سرعت عکس آن را انجام دهد.
ریسکهایی که اغلب معاملهگران بهسختی میآموزند
معاملات فیوچرز همه چیز، از جمله اشتباهات را بزرگنمایی میکند.
مهمترین ریسکها عبارتاند از:
-
لیکوئید شدن به دلیل استفاده بیش از حد از اهرم
-
نوسانات شدید که پوزیشنها را در چند ثانیه از بین میبرد
-
معاملات احساسی در بازارهای پرشتاب
-
اعتماد به نفس کاذب پس از چند موفقیت اولیه
ابزارها قدرتمند هستند، اما مدیریت ضعیف ریسک را نمیبخشند.
کاربردهای اصلی فیوچرز در بازار امروز رمزارزها
معاملات فیوچرز هماکنون بخش عمدهای از حجم معاملات را در صرافیهای بزرگ تشکیل میدهند و معمولاً برای اهداف زیر استفاده میشوند:
-
معاملات کوتاهمدت و تکنیکهای اسکالپینگ
-
پوشش ریسک داراییهای نگهداریشده در بازار اسپات
-
ارائه دیدگاههای کلان اقتصادی در خصوص جریانهای ETF یا تصمیمات نرخ بهره
-
بهرهبرداری از اختلاف قیمت بین بازار فیوچرز و اسپات (آربیتراژ)
در بیشتر موارد، بازار فیوچرز نخستین حرکت را انجام میدهد و بازار اسپات پس از آن واکنش نشان میدهد.
استفاده عملی از ربات گرید فیوچرز Toobit
معاملهگران میتوانند از ربات گرید فیوچرز Toobit برای خودکارسازی معاملات در بازارهای پرنوسان و رنج استفاده کنند. پس از انتخاب جفتارز فیوچرز، محدوده قیمتی، اندازه گرید و سطح اهرم تعیین میشود. ربات بهصورت خودکار سفارشهای خرید و فروش را در این محدوده ثبت کرده و از نوسانات قیمت سود میگیرد.
اکثر معاملهگران از اهرمهای متوسط استفاده میکنند و حد ضرر تعیین میکنند تا در صورت خروج قیمت از محدوده، ربات متوقف شود. این روش امکان فعالیت مداوم بدون نظارت لحظهای را فراهم میکند.
در صورت استفاده صحیح، ربات گرید فیوچرز میتواند نوسانات کوتاهمدت قیمت را به یک استراتژی ساختارمند و کمدردسر تبدیل کند، در حالی که ریسک کنترلشده باقی میماند.
آیا معاملات فیوچرز برای همه مناسب است؟
واقعیت این است که خیر — و این کاملاً طبیعی است.
معاملات فیوچرز به صبر، برنامهریزی و کنترل ریسک پاداش میدهد و در مقابل، رفتارهای هیجانی و اهرمهای افراطی را بهشدت تنبیه میکند. برای کسانی که سازوکار آن را درک میکنند، فیوچرز ابزاری منعطف و کارآمد است؛ اما برای دیگران، میتواند تجربهای پرهزینه باشد.
معاملات فیوچرز، برخلاف نامش، درباره پیشبینی آینده نیست؛ بلکه درباره مدیریت ریسک در مواجهه با عدم قطعیت است — و در بازار ارزهای دیجیتال، عدم قطعیت همیشه فراوان است.
